کد مطلب:43093
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:15
با عنايت به فراز 55 تا 57 خطبه 86، حسادت چه چيزي را از بين ميبرد؟
«وَلا تَحاسَدُوا فَإِنَّ اٌلْحَسَدَ يَأْكُلُ اٌلْإيمانَ كَما تَأْكُلُ اٌلنّارُ اٌلْحَطَبَ»
[و هرگز حسادت نورزيد، زيرا حسد ايمان را ميخورد، چنانكه آتش هيزم را].
از حسد اجتناب كنيد ـ داستان حسودان غمانگيزترين داستاني است كه در صفحات زندگي بشر خوانده ميشود. چشمان حسود بر زيبائيها و عظمتها و امتيازات است، درونش در آتش سوزان شعلهور.
در آية قرآني دستور داده شده است كه از شرّ حاسدان به خدا پناه برده شود:
«قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ اٌلْفَلَقِ… وَ مِنْ شَرِّ حاسِدٍ إِذا حَسَدَ» فلق/5
[بگو به آنان: بخداوند شكافندة دانهها (يا مطلق عالم طبيعت كه بسته بود) پناه ميبرم از… و از شرّ حسود هنگاميكه حسادت بورزد].
در توبيخ حسودان ميفرمايد:
«أَم يَحْسُدُونَ اٌلنّاسَ عَلي ما آتاهُمُ اٌللهُ مِنْ فَضْلهِ» نساء/54 [يا آنان به مردم بدانجهت كه خداوند از فضل خود بآنان عنايت فرموده است، حسادت ميورزند].
روايات وارده در توبيخ حسد از زبان پيامبر اكرم و ائمّة معصومين ـ عليهمالسّلام ـ در حدّ تواتر است كه جاي ترديد در قبح اين حالت رواني نميگذارد.
امام صادق(ع) فرمود: آفت دين حسد و از خود راضي بودن و فخر نمودن است.
داود رقّيّ از امام صادق عليهالسّلام نقل ميكند كه رسولخدا فرمود: خداوند به موسيبنعمران فرموده است: «به مردم بدانجهت كه از فضل و احسان خود دادهام حسادت مكن و چشمانت را بسوي فضلي كه به آنان داده شده است، دراز مكن و نفس خود را بدنبال آن مينداز، زيرا حسود بر نعمتهاي من غضبناك است و از قسمتي كه ميان بندگانم تقسيم نمودهام، جلوگيري مينمايد. و كسي كه اين (صفت خبيث) را داشته باشد، من از او نيستم و از من نيست.
محمّد بن مسلم ميگويد:
امام محمّدباقر(ع) فرمود: يك انساني كمترين جرمي را مرتكب ميشود و كفارة آن را ميپردازد و حسد ايمان را ميخورد چنانكه آتش هيزم را.
امام صادق(ع) فرموده است: اصول كفر سه چيز است: حرص و استكبار و حسد.
امام صادق(ع) فرمود: مؤمن غبطه ميخورد و حسادت نميورزد و منافق حسادت ميورزد و غبطه نميخورد.
روايات دربارة پليدي حسد و لزوم معالجة اين بيماري مهلك كه مقدّمات آن از خودخواهي سوزانندة «جز خود» شروع ميشود، بسيار است. مباحثي متعدّد دربارة رواياتي كه آورديم ميتوان مطرح نمود كه ما مقداري از آنها را متذكّر ميشويم:
1ـ در روايت معاويهبنوهب صريحاً آمده است كه حسادت آفت دين است. يعني حسادت نه تنها با دين سازگار نيست، بلكه مختلّ كنندة دين نيز ميباشد، زيرا اوّلاً چنانكه در روايت داود رقّيّ آمده است، حسادت اعتراض به قسمت خداوندي است كه براي مردم بطور مختلف داده است.
2ـ در روايت داود رقّيّ پس از آنكه خداوند حضرت موسيبنعمران (عليهالسّلام) را دستور اكيد ميدهد كه به كسانيكه فضل و احسان نمودهام، حسادت مكن و چشم بسوي آنان از روي خودخوري دراز مكن و نفس خود را به دنبال آن فضل و احساني كه بآنان نمودهام مينداز، ميفرمايد: «انسان حسود از من نيست و من هم از حسود نيستم» اين جمله از طرف خداوندي در حقيقت اعلان قطع رابطه ما بين حسود و خدا است كه خود حسود علّت اين قطع رابطه بوده است.
3ـ در روايت محمّدبنمسلم از امام محمّدباقر(ع) چنين است كه حسد از اصول كفر است، زيرا حسود چه بداند و چه نداند، با مشيّت بالغة خداوندي مبارزه ميكند.
ترجمه و تفسير نهجالبلاغه ج 13
آية الله محمدتقي جعفري
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.